به یاد همه شهدا(گریه حضار) به یاد علی حاجبی کنار این نهرها ، به یاد حسین یوسف اللهی ، به یاد محمد رضا کاظمی که وقتی آن تعقیبات را می خواند ، ((الهی هذه صلاتی صلیتها لا لحاجه منک الیها ))، به یاد شهید امینی ، به یاد حاج علی محمدی، به یاد تاجیک ، به یاد بینا به یادکی بگویم؟(بغض و گریه حاج قاسم ) به یاد آن قلب های پاکی که کنار این نهرها ( گریه شدید حاج قاسم ) به عشق امام حسین و برای خدا می تپیدند.
خدایا به آن تپش قلب ها قسمت می دهیم !
پروردگارا ! خدایا ! تورا به جان شهیدان ! تو را به بدن قطعه قطعه امام حسین !
تورا به سرور شهیدان حسین و به خون مظلومان کربلای حسین و کربلای حزب جمهوری اسلامی در تهران قسم میدهم از عمر ما بردار و به عمر رهبرمان بیفزای .
پروردگارا! مارو روسفید و با اجر شهادت به جبهه های دیگر انتقال بفرما .
خدایا! تمام این ملت چشم انتظارند که هدیه عاشورای حسین را به آن ها عرضه کنیم .
پروردگارا ! مارا در این راه ثابت قدم بدار.
ربنا افرغ علینا صبرا و ثبت اقدامنا وانصرنا علی القوم الکافرین
با بچه های اطلاعات که صحبت کردم ، بابچه های غواصی که از اروند عبور کرده بودند ،به من صراحتا گفتند ،امکان ندارد از اروند بتوانیم عبور کنیم . این امواج آب اصلا اجازه نمی دهد ما جلو برویم ، همه را برمی گرداند . آنجا به برادر های عزیزی که خودشان هم اعتقاد داشتند ، تنها نقطه امید ما فقط همین بود . یعنی تنها چیزی که به من قوت قلب می داد ، به آن امید داشتم همین حرف بود . هیچ چیز دیگری نمی توانست تسکینم بدهد ، اضطرابم را برطرف بکند ، به بچه ها گفتم که متوسل به حضرت زهرا شوید .
اینجا جایی است که دیگر ما باید اورا صدا بزنیم و همین طور هم شد. واقعا اصلا عجیب بود . همه بچه ها سرشان را گذاشتند کناره باتلاق اروند و شروع کردن این دعای توسل حضرت زهرا را خواندن . فریاد (( یا وجیها عند الله اشفعی لنا عند الله )) با امواج اروند اصلا یکی شده بود . من با تمام وجود حس کردم که حضرت زهرا را دارم می بینم و اصلا این حرکت ، این چیزی که خدا به ذهنم داد ، آنجا به بچه ها گفتم یک ایمان عجیبی ، این اطمینان عجیبی از پیروزی به من داد .
خب بچه ها وارد آب شدند.
من با خیلی از علمای شیعه مکاتبه و از نزدیک مراوده دارم و میشناسم آنها را ،ارادت داریم . دنبال تبعیت مردم از آن ها هستیم .اما این جا کجا و آن جا کجا ؟
بین ارض و سماء فاصله داریم . در حکمت این مرد ، دراخلاق این مرد ،در دین این مرد ، در ت شناسی اسن مرد ، درت شناسی این مرد ، در اداره حکومت این مرد ، دقت کنیم در بازی های ی ، مرز های خودمان را تفکیک کنیم . آدم ها می آیند و می روند . آن چیزی که مهم است اتصال ما به ولایت است.آنچه مهم است اتصال ما به ولایت است . آنچه که مهم است ، حمایت ما از این نظام است.
درباره این سایت